loading...
سایت تفریحی بریک
Admin بازدید : 138 شنبه 04 مرداد 1393 نظرات (1)

پسر: ضعیفه!دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم!
دختر: توباز گفتی ضعیفه؟
پسر: خب… منزل بگم چطوره؟
دختر: وااااای… از دست تو!
پسر: باشه… باشه ببخشید ویکتوریا خوبه؟دختر:اه…اصلاباهات قهرم.
پسر: باشه بابا… توعزیز منی، خوب شد؟… آشتی؟
دختر:آشتی… راستی گفتی دلت چی شده بود؟پسر: دلم! آها یه کم می پیچه…! ازدیشب تاحالا.
دختر: … واقعا که! 
پسر: خب چیه؟ نمیگم مریضم اصلا… خوبه؟دختر: لوووس!
پسر: ای بابا… ضعیفه!
این نوبه اگه قهرکنی دیگه نازکش نداری ها!دختر: بازم گفت این کلمه رو…!
پسر: خب تقصرخودته!
میدونی که من اونایی رو که دوست دارم اذیت میکنم… هی نقطه ضعف میدی دست من!دختر: من ازدست توچی کارکنم؟
پسر: شکرخدا…! دلم هم پیچ میخوره چون تو تب وتاب ملاقات توبودم… لیلی قرن بیست ویکم من!
دختر: چه دل قشنگی داری تو! چقدر به سادگی دلت حسودیم میشه!
پسر: صفای وجودت خانوم!
دختر: می دونی! دلم… برای پیاده روی هامون… برای سرک کشیدن تومغازه های کتاب فروشی ورق زدن کتابها… برای بوی کاغذ نو… برای شونه به شونه ات را رفتن و دیدن نگاه حسرت بار بقیه…
آخه هیچ زنی که مردی مثل مرد من نداره!

پسر: می دونم… می دونم… دل منم تنگه…برای دیدن آسمون چشمای تو… برای بستنی شاتوتی هایی که باهم میخوردیم… برای خونه ای که توی خیال ساخته بودیم ومن مردش بودم….!
دختر: یادته همیشه میگفتی به من میگفتی “خاتون”
پسر: آره… آخه تو منو یاد دخترهای ابرو کمون قجری می انداختی!
دختر: ولی من که بور بودم!
پسر: باشه… فرقی نمی کنه!
دختر: آخ چه روزهایی بودن… چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو کرده… وقتی توی دستام گره می خوردن… مجنون من…
پسر: …
دختر: چت شد چرا چیزی نمیگی؟
پسر: …
دختر: نگاه کن ببینم! منو نگاه کن…
پسر: …
دختر: الهی من بمیرم… چشات چرا نمناکه… فدای توبشم…
پسر: خدا… نه… (گریه)
دختر: چراگریه میکنی؟
پسر: چرا نکنم… ها؟
دختر: گریه نکن … من دوست ندارم مرد گریه کنه… جلو این همه آدم… بخند دیگه… بخند… زودباش…
پسر: وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم؟ کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم
…دختر: بخند… و گرنه منم گریه میکنماا
پسر: باشه… باشه… تسلیم… گریه نمیکنم… ولی نمی تونم بخندم
دختر: آفرین! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی خریدی؟
پسر: توکه میدونی من از این لوس بازی ها خوشم نمیاد… ولی امسال برات یه کادو خوب آوردم…
دختر: چی…؟ زودباش بگو… آب از لب و لوچه ام آویزون شد …
پسر: …
دختر: دوباره ساکت شدی؟
پسر: برات… کادو… (هق هق گریه)… برات یه دسته گل گلایل!… یه شیشه گلاب… ویه بغض طولانی آوردم…!تک عروس گورستان!

پنج شنبه ها دیگه بدون تو خیابونها صفایی نداره…!
اینجاکناره خانه ی ابدیت میشینم و فاتحه میخونم…نه… اشک و فاتحه نه… اشک و فاتحه و دلتنگیامان… خاتون من! 
توخیلی وقته که…آرام بخواب ای کوچ کرده ی من…دیگر نگران قرصهای نخورده ام… لباس اتو نکشیده ام…. و صورت پف کرده از بی خوابیم نباش…!
نگران خیره شدن مردم به اشک های من هم نباش..۰!بعد از تو دیگر مرد نیستم اگر بخندم…اما… تـو آرام بخواب...

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط Negin در تاریخ 1393/05/21 و 17:08 دقیقه ارسال شده است

وای خیلی قشنگ بود شکلک
پاسخ : تشکر نگین جان


کد امنیتی رفرش
درباره ما
برچست:سایت تفریحی بریک|وبلاگ تفریحی|بهترین وبلاگ تفریحی|وبلاگ تفریحی بریک|وبلاگ تفریحی خوب|وبلاگ تفریحی عالی|وبلاگ|سایت|بهترین سایت تفریحی|دانلود آهنگ|ترول های جدید|داستان|بهترین سایت ها|سایت های تفریحی|وبلاگ های تفریحی|
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    قالب وبلاگ چطور است؟
    پخش آنلاین موزیک
    آخرین نظرات
    کدهای اختصاصی
    به سایت تفریحی بریک خوش آمدید.لحظات بسیار زیبایی رو برایتان آرزو مندم.
    خــبر هــای داغ(وبلاگ)

    1:انجمن این وبلاگ فعال شد

    2:با عضویت خود در این وبلاگ مارا خوشحال کنید

    3:ما را به دوستان خود برای پیشرفت این وبلاگ معرفی کنید

    4:کم و کسری و یا هر چیزی که خواستید بگید ما قرار میدیم

    5:از قالب ناراضی بودید اعلام کنید تا قالب را عوض کنیم

    6:مشکلی بود در نظرات اعلام کنید

    به امید پیشرفت

    زبان های دیگر سایت